به قلم مدیر سایت
برخی می گویند که اسلام فقط برای عرب ها آمده است. احادیث نیز مانند قرآن کریم گواهی به جهانی بودن اسلام می دهند. در ادامه می آید که حضرت محمد(ص) شش نفر را به سوی شش پادشاه وقت (از جمله شاهان ایران و روم) فرستاد و آنها را به اسلام دعوت کرد که حکایت از جهانی بودن اسلام دارد.
به چند حدیث از پیامبر اسلام(ص) توجه کنیم:
أنا رَسولُ مَن أدرَکتُ حَیا ومَن یولَدُ بَعدی. (الطبقات الکبرى: ج 1 ص 191)
من پیامبرِ کسانى هستم که با من به سر مى برند و کسانى که بعد از من به دنیا مى آیند.
أُرسِلتُ إلَى النَّاسِ کافَّهً، وبی خُتِمَ النَّبیونَ. (الطبقات الکبرى: ج 1 ص 192)
من به سوى همه مردم فرستاده شده ام و سلسله پیامبران، به من ختم شده است.
إنَّ اللّهَ بَعَثَ کلَّ نَبی کانَ قَبلی إلى أُمَّتِهِ بِلِسانِ قَومِهِ، وبَعَثَنی إلى کلِّ أسوَدَ وأحمَرَ بِالعَرَبِیهِ. (الأمالی للطوسی: ص 57 ح 81)
پیش از من، هر پیامبرى با زبان قوم خود به سوى امّتش فرستاده شد؛ ولى خداوند مرا با زبان عربى، به سوى همه انسان ها از سیاه و سفید، فرستاده است.
أُعطیتُ خَمسا لَم یعطَهُنَّ نَبِی کانَ قَبلی: أُرسِلتُ إلَى الأبیضِ والأسوَدِ والأحمَرِ… (الأمالی للطوسی: ص 484 ح 1059)
پنج چیز به من داده شده که به هیچ یک از پیامبرانِ پیش از من، داده نشده است: من به سوى سیاه و سفید و سرخ فرستاده شده ام….
مَن بَلَغَهُ القُرآنُ فَکَأ نّما شافَهتُهُ بهِ. ثُمَّ قَرَأ: «وَأُوحِىَ إِلَىَّ هَـذَا الْقُرْءَانُ لِأُنذِرَکُم بِهِ وَمَن بَلَغَ». (تاریخ بغداد: ج 2 ص 51)
هر که قرآن به او رسد، چنان است که من به وسیله آن، با وى رو در رو سخن گفته باشم.
ایشان سپس این آیه را برخواند: «و این قرآن، به من وحى شده تا به وسیله آن، شما و هر کس را [که این قرآن ]به او رسد، هشدار دهم».
إنَّ رَسولَ اللّهِ(ص) لَمَّا رَجَعَ مِن الحُدَیبِیهِ فی ذِی الحِجَّهِ سَنَهَ سِتٍّ، أرسَلَ الرُّسُلَ إلَى المُلوک یدعوهُم إلَى الإسلامِ، وکتَبَ إلَیهِم کتُبا، فَقیلَ: یارَسولَ اللّهِ، إنَّ المُلوک لا یقرَؤونَ کتابا إلاَّ مَختوما، فَاتَّخَذَ رَسولُ اللّهِ(ص) یومَئِذٍ خاتَما مِن فِضَّهٍ فَصُّهُ مِنهُ، نَقشُهُ ثَلاثَهُ أسطُرٍ: مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّهِ، وخَتَمَ بِهِ الکتُبَ.
فَخَرَجَ سِتَّهُ نَفَرٍ مِنهُم فی یومٍ واحِدٍ، وذلِک فِی المُحرَّمِ سَنَهَ سَبعٍ، وأصبَحَ کلُّ رَجُلٍ مِنهُم یتَکلَّمُ بِلِسانِ القَومِ الَّذینَ بَعَثَهُ إلَیهِم… (الطبقات الکبرى: ج 1 ص 258)
هنگامى که پیامبر(ص) در ذى حجّه سال ششم، از صلح حدیبیه بر گشت، سفیرانى نزد پادشاهان فرستاد و براى آنان نامه نوشت و به اسلام دعوتشان کرد. به ایشان گفته شد: اى رسول خدا! پادشاهان، نامه بدون مُهر را نمى خوانند.
پس پیامبر(ص) در همان روز، یک انگشتر نقره اىِ نگینْ سرْ خود را تهیه کرد که نقش آن، سه کلمه «محمّد رسول اللّه» بود و نامه ها را با آن مُهر زد. شش سفیر، در یک روز [از مدینه] بیرون رفتند و این در ماه محرّم سال هفتم بود. هر یک از آن فرستادگان، به زبان همان مردمى سخن مى گفتند که پیامبر خدا او را به سوى آنان فرستاده بود..
نگارش: خرداد 1396